آرمان جونآرمان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

آرمان جون،عشق مامان و بابا

آغاز 10 ماهگی

امروز 22 خرداده و نفس من از دیروز رفته تو 10 ماه.10 ماهه شدی عزیزم و من به روزایی فکر میکنم که چقدر برام سخت گذشت و همیشه دست تنها بودم.البته مامان جون تا اونجایی که دستش میرسید همیشه کمکم میکرد ولی اون بنده خدا هم از وقتی دیسک کمرشو عمل کرد داغون شده.منم دلم نمیاد زیاد تو زحمت بندازمش.خاله هم نداری که یکم کمکم کنه. از یک طرف دلم میخواد این روزا زود بگذره و تو بزرگتر بشی و یکم از خستگیهام کم بشه ولی از طرف دیگه میدونم برای این روزا هم دل تنگ میشم. خیلی شیطونی میکنی ولی خیلی خیلی بیشتر از قبل دوست دارم.چند روزه دس دسی یاد گرفتی .چند روزه میتونی با کمک مبل راه بریو طول مبلو صندلیو طی کنی.دیگه فهمیدی بی احتیاطی کنی میوفتی بنابراین بیشتر موا...
22 خرداد 1392

اولین مروارید پسرم

اوایل اردیبهشت بود که بابایی کشف کرد یه چیز تیزی به دستش خورد.اون چیزی نبود جز دندون ناز تو. البته هنوز چیزی دیده نمیشد ولی کلی ذوق کردیم که تو چند روز آینده میشه بالاخره دندونتو دید. دقیقا 7 ماه و 6 روزگیت عزیزم.
22 خرداد 1392